آیا اجرای مالیات بر ارزش افزوده اثرات تورمی دارد؟
آیا اجرای مالیات بر ارزش افزوده اثرات تورمی دارد؟
نظام مالیاتی کشورهای توسعه یافته جهان در طی دهة گذشته رویکرد بیشتری را به سمت مالیات بر هزینهها یا مصرف انتخاب نموده است. این مهم بدلیل آثار تخریبی بیشتر مالیاتهای بر درآمد است که غیر از مالیات بر مجموع درآمد، عمدتاً بازار برنامه های تولید را متأثر نموده و موجب تخصیص غیر مؤثر منابع میشوند. به خصوص تغییر جهت در سهم مالیاتهای بر مصرف و هزینه، با استفاده از سیستم مالیات برارزش افزوده تسهیل شده و انتظار افزایش در کارایی اجرایی، در کنار بهبود در تخصیص منابع نیز انتظار میرود. این نوع سیاستگذاری مالیاتی، از چارچوب کشورهای صنعتی و توسعهیافته پای فراتر نهاده و نظامهای مالیاتی کشورهای در حال توسعه را نیز متأثر نموده است.
یک نگاه و بررسی از نظام مالیات در اقتصاد ایران به صورت شفاف دو نکته اساسی را به عنوان مشکلات جدی این نظام مطرح میکند. کوچک بودن پایه مالیاتی در نظام مالیات ایران اولین مسئله ای است که پایین بودن سهم درآمد مالیاتی نسبت به تولید ناخالص ملی را توضیح میدهد. همراه کوچک بودن پایه مالیاتی فشار مالیاتی به بخشی از این پایه کوچک زیاد است. از آنجا که تقریباً بخش عمده درآمدهای مالیاتی در اقتصاد ایران از منبع پایه های درآمدی تأمین می شود، فشارهای مالیاتی بخصوص به دو پایه مهم در بازار نهادههای تولید بعضی سرمایه و کار بسیار زیاد است.اگر به ساختار پایه های مالیات بر هزینه و مصرف در اقتصاد ایران دقت شود آشکار می شود که در واقع بخش عمده درآمد مالیاتی مربوط به پایه مالیات بر واردات است که به علت تفاوت در اصول بر قراری آن تحت سرفصل مجزا نسبت به مالیاتهای عمومی بر مصرف قرار می گیرند. همچنین بخشی دیگر درآمد مالیاتهای غیر مستقیم مربوط به مالیات انتخابی است که این پایه و نرخهای آن نیز متأثر از نظریه پیآمدهای خارجی منفی و مقوله توزیع درآمد است. در واقع در اقتصاد ایران و نظام مالیاتی آن اصولاً مالیاتهای عمومی بر مصرف وجود ندارند.شاید یکی از اصلاحاتی که در نظام مالیاتی ایران ضروری به نظر می رسد گستردگی پایه مالیاتی از طریق مالیات بر مصرف و هزینه است. تجربه جهان در طی حدود چهار دهه گذشته بطور کلی و دو دهه گذشته بطور فشرده استفاده از سیستم مالیات بر ارزش افزوده را تجربه نموده است. در مورد مزایای سیستم مالیات بر ارزش افزوده موارد زیادی شمرده می شود که دو مورد آن از اهمیت زیادی برخوردار است. تحت این سیستم امکان کنترل و کاهش فرار مالیاتی را فراهم می کند، و دوم گسترده بودن پایه مالیاتی در این سیستم است که امکان کاهش نرخ های مالیات فراهم میکند.
آثار تورمی مالیات بر ارزش افزوده :
به هر حال معرفی هر پایه مالیات جدید اگر منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی شود موجب افزایش در قیمتها می شود. ولی در معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده این فرضیه مطرح است که چون این پایه مالیاتی جایگزین مالیاتهای دیگر می شود، می تواند بدون افزایش در سطح قیمتها تجربه شود. در این مورد مناسب است که تجربه بعضی از کشورها مورد توجه قرار گیرد.
تجربه کشورها در مورد اثرات تورمی مالیات بر ارزش افزوده
شاید یکی از نگرانی های کشورهایی که قصد اجرای مالیات بر ارزش افزوده را داشتند آثار تورمی این مالیات بوده، هرچند که مزایای برقراری مالیات بر ارزش افزوده میتواند چنین نگرانی را منتفی نماید. بطور کلی آثار تورمی مالیات بر ارزش افزوده، عمدتاً در نظامهایی که این مالیات به قصد افزایش در درآمدهای مالیاتی معرفی شده است، مطرح می باشد. این مسئله متفاوت از معرفی هر پایه مالیات دیگر به قصد ایجاد منابع جدید نمیباشد. از آنجا که در بین کشورهایی که مالیاتبرارزشافزوده را تجربه نمودهاند، عمدتاً با اثر خنثی درآمدی این معرفی را صورت دادهاند، مسئله افزایش سطح عمومی قیمتها با تورم اگر نیز وجود داشته باشد از اهمیت زیاد یا نرخ قابل توجهی برخوردار نخواهد بود.
در این زمینه تحقیقی توسط آلن تیت صورت گرفته است. وی در یک بررسی جامع در مورد تعدادی از کشورها که مالیات بر ارزش افزوده را اعمال نمودهاند. تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی و همچنین اعتبارات و دستمزد را در 35 کشور قبل و بعد از اجرای مالیات بر ارزش افزوده مورد بررسی قرار داد.
بر اساس این مطالعه در 22 کشور (63 درصد از نمونه) پس از اجرای مالیات بر ارزش افزوده مورد بررسی تغییری در نرخ تورم مشاهده نشده و یا ناچیز بوده است در 7 مورد افزایش نرخ تورم فقط به صورت یک افزایش یکباره بوده است و یک کشور (نروژ) پس از افزایش یکباره در روند شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی تورم فزاینده را تجربه نموده است. بنابر این، در 29 کشور یا 83 درصد از نمونه اجرای مالیات بر ارزش افزوده تورم شتابان را به همراه نداشته است. در 5 کشور اعمال مالیات بر ارزش افزوده تورم شتابان را دامن زده است اما اعمال این مالیات در کشورهایی که موجب تورم شتابان است (6 مورد) با سیاستهای انبساطی اعتباری و افزایش دستمزدها همراه بوده است. آلن تیت از این مطالعه نتیجه می گیرد که مالیات بر ارزش افزوده را بدون آثار تورمی قابل ملاحظه می توان اجرا نمود. وی همچنین معتقد است که پس از اجرای مالیات بر ارزش افزوده هیچ ارتباط خودکاری بین تغییرات نرخ مالیات بر ارزش افزوده و تورم وجود نخواهد داشت.
آثار تورمی مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران
بخصوص از تجربه دهه 80 میلادی که اثبات عمل نظریه پرفسور فریدمن در مورد تورم و ارتباط مستقیم آن با نقدینگی شفاف شده است. اقتصاددانان عامل اصلی تورم تجربی جهان را انتشار پول میدانند. به هر حال تورم ناشی از افزایش هزینه تولید نیز مطرح است و مطالعات تجربی موارد مشخصی را نشان داده است که ریشه تورم در این مهم بوده است. در این مورد آثار تورمی ناشی از افزایش قیمت نفت در همان دوران دهه 80 قابل انکار نیست. لذا معرفی هر مالیاتی مثل مالیات بر ارزش افزوده اگر نرخها یا پایه مالیات هر سال دچار تغییر نشود نباید آثار تورمی غیر از یک افزایش پس از معرفی این سیستم مالیاتی در همان دوره نخست داشته باشد. این افزایش در سطح قیمتها نیز در صورتی است که سیستم مالیات بر ارزش افزوده موجب افزایش در درآمدهای مالیاتی بشود.
گاه در زمینه تورم صحبت از انتظار افزایش در قیمتها به عنوان یک عامل تورم می شود. این صحت نداشته و در واقع یک اشتباه در طرح مسئله است. اگر انتظارات از افزایش قیمت متأثر از عوامل واقعی ایجادکننده تورم باشد، بعضی از این انتظارات ناشی از افزایش در نقدینگی، افزایش سالیانه دستمزد و حقوق، یا قیمت نهاده های دیگر باشد، موجب افزایش سطح قیمتها به صورت زود هنگام میشود. ولی اگر هیچ یک از عوامل ایجادکننده تورم رخ ندهد، هرچند که ممکن است انتظارات تورمی موجب یک افزایش در قیمتها بشود، ولی باید پس از مدتی اصلاح شده و به مسیر قبلی خود بازگشت نماید. تورم نمیتواند از تخیل و انتظارات واهی نشأت بگیرد.
در نتیجه آثار تورمی معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران را می توان به صورت زیر مختصر نمود. ابتدا در دو سناریو که با واقعیت نظام مالیاتی ایران نزدیکی دارد. مسئله را طرح میکنیم. به عبارت دیگر پایه مالیات بر ارزش افزوده با دیگر پایه های مالیاتی ارتباط جانشینی و مکمل بودن دارد. تجربه عمده کشورهای جهان که این سیستم مالیاتی را معرفی نموده اند، نشان داده است که با معرفی مالیات بر ارزش افزوده، بعضی دیگر از پایه های مالیاتی حذف شده اند یا سهم درآمد مالیاتی ناشی از این پایههای مالیاتی کاهش یافته است، در مقابل بعضی از پایههای مالیاتی با حفظ روند گذشته عمل نمودهاند. در مورد اقتصاد ایران دو سناریو را در نظر می گیریم :
سناریوی جایگزینی نسبی
با توجه به شرایط جانشینی و مکمل بودن پایه مالیات بر ارزش افزوده نسبت به پایههای دیگر مالیاتی، انتظار میرود که در نظام مالیاتی ایران این مالیات جایگزین مالیات تجمیع عوارض و مالیات بر مشاغل بشود. این جایگزینی اگر با برنامه مناسب اجرا شود، آثار افزایش قیمتهای ناشی از معرفی این سیستم مالیاتی را بسیار کاهش میدهد. افزایش سطح قیمتها در این مورد بستگی به اثرگذاری مالیات بر ارزش افزوده در درآمدهای مالیاتی و مقدار انتقال آن به متقاضی دارد. در نظریههای اقتصاد مالیاتها که مالیات به بازار را تجزیه و تحلیل میکند. متأثر از نظریه رمزی نشان میدهد که نسبت افزایش قیمت به مقدار مالیات به کشش نسبی توابع عرضه و تقاضا بستگی دارد.به عبارت دیگر آن بخش از مالیات که به متقاضی منتقل میشود موجب افزایش در قیمتهای بازار است. و این نیز به کشش نسبی توابع عرضه و تقاضا در فاصله تغییرات قیمت بستگی پیدا میکند.
از غیر از موارد کاملاً استثنایی که تابع تقاضا کاملاً بدون کشش باشد انتظار نمیرود که کلیه مالیات به بازار و قیمتهای آن منتقل شود. حال اگر مالیات بر ارزش افزوده جایگزین مالیاتهای دیگر باشد، مقدار اثرگذاری آن به سطح قمیتها کمتر نیز خواهد بود. باین صورت که اگر مثلاً مالیات بر ارزش افزوده 10 درصد باشد و حدود 50 درصد از درآمد این مالیات جایگزین مالیات بر مشاغل، و تجمیع عوارض شود، و کشش منحنیهای عرضه و تقاضا بصورتی باشد که نصف مالیات به متقاضی در بازار و نصف دیگر به عرضه کننده منتقل شود، انتظار ما این است که افزایش سطح قیمتها در محدوده اثر بخشی مالیات بر ارزش افزوده یا مجموعه بازارهایی که این مالیات در آنجا حضور دارد بین 2 تا 3 درصد باشد. حال اگر بخشی از اقتصاد که متأثر از مالیات بر ارزش افزوده است حتی نصف کل اقتصاد بازار ما باشد، مجدداً باید انتظار افزایش سطح قیمتها به مقدار کمتر و شاید بین 1 تا 2 درصد را داشت.
سناریوی ایجاد درآمد
اگر معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده در اقتصاد ایران بصورتی باشد که هیچگونه جانشینی با پایههای دیگر مالیاتی نداشته باشد، انتظار میرود که افزایش در سطح قیمتها بیشتر از سناریوی قبلی باشد. این نکته با تجزیه بحث آثار افزایش در سطح قیمتها ناشی از معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده تحت سناریوی جایگزینی نسبی روشن میشود. در این سناریو آن بخش از کاهش آثار افزایش در قیمتها ناشی از جانشین درآمد مالیاتی وجود نداشته و برای یک مالیات بر ارزش افزوده حدود 10 درصد میتوان انتظار افزایش در سطح قیمتهای به مقدار 2 تا 3 درصد را با فرضیات سناریوی قبلی داشت.بهر حال در نظر گرفته شود که یک آثار دور دوم افزایش در قیمتها وجود دارد که غیر از بحث تورم و تداوم افزایش در سطح قیمتها است، همچنین جهت روشن شدن موضوع، ما سعی در ساده نمودن فرضیات و تجزیه و تحلیل داشتیم.
آثار افزایش در سطح قیمتها ناشی از معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده با توجه به بودجه دولت:
تجزیه و تحلیل آثار تورمی معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده در شرایط موجود ایران نمیتواند بدون در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی و بخصوص تراز بودجه دولت مطرح شود. تقریباً دوره طولانی است که دولت با کسر بودجه مواجه بوده و اگر بعضی از اقلام درآمد بودجه دولت را که در واقع روش جبران کسر بودجه هستند (فروش اوراق مشارکت، فروش داراییهای دولت) را خارج نمائیم کسر بودجه قابل توجهی را در طی سالهای گذشته شاهد بودیم. از سوی دیگر مطالعات نشان دادهاند که عامل اصلی تورم در اقتصاد ایران افزایش نقدینگی ناشی از کسر بودجه دولت است.
در واقع عامل مهم در ایجاد تورم در اقتصاد ایران کسر بودجه دولت است که در سالهای گذشته از طریق استقراض از بانک مرکزی یا استفاده از ذخیره ارزی حجم پول را افزایش داده است. از آنجا که معرفی سیستم مالیات بر ارزش افزوده در نظام مالیاتی و اقتصاد ایران با هدف کارایی اجرایی و افزایش در درآمدهای مالیاتی دولت طراحی میشود، انتظار میرود که با معرفی این سیستم مالیاتی کسر بوده دولت کاهش یافته و یا تراز بودجه ایجاد شود. البته باید به این نکته مهم اشاره داشته باشیم که این مهم فقط با بر قراری انضباط مالی در مجموعه دولت ممکن است. اگر دولت با افزایش درآمدهای مالیاتی ناشی از مالیات بر ارزش افزوده هزینههای خود را نیز افزایش دهد مجدداً کسر بودجه و تورم را باید انتظار داشت.
با توجه به آنچه را در مورد نقش و اثر اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده در رابطه با افزایش درآمدهای دولت و رفع کسر بودجه مطرح نمودیم میتوانیم اثر معرفی این سیستم مالیاتی را در شرایط موجود بر تورم و سطح قیمتها نه تنها خنثی در نظر بگیریم بلکه حتی امکان کاهش در سطح قیمتها ناشی از اثرات متقابل افزایش آن پس از معرفی مالیات بر ارزش افزوده از یک سوی و کاهش آن با کاهش و رفع کسر بودجه وجود دارد. بخصوص که پس از معرفی این پایه مالیاتی و یک افزایش سطح قیمتها که فقط در یک نوبت صورت میگیرد کنترل بودجه دولت آثار مثبت بعدی خواهد داشت.
بالاخره شاید نکته بسیار مهم در طراحی و با اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده بخش اجرایی یا سیستم اجرای این مالیات است. شکلگیری اولیه سیستم اجرایی، آمادگی کارشناسی و اجرای مقدماتی و آزمایشی آن می تواند بسیار مفید باشد. فعال شدن زودتر سیستم اجرایی میتواند لوازم اولیه برای جلوگیری از بعضی انتظارات نادرست را فراهم کند.
نویسنده : دکتر جمشید پژویان