تورم، زاده نقدینگی
در چنین شرایطی تنها فرصت موجود، ایجاد بسترهایی برای حرکت دادن این نقدینگی به حوزههای مولد و ثروتآفرینی برای کشور است. اگر این نقدینگی به سمت تولید و صادرات برود، لااقل بخشی از نقاط منفی آن با بهبود نسبی آمارها در حوزه تولید و درآمدزایی جبران خواهد شد. متاسفانه آنچه که در عمل اتفاق افتاده اما سرگردانی نقدینگی در بازارهای مختلف است. این خود عاملی برای ایجاد تورم است و البته در بلندمدت، خود از تورم تاثیر میگیرد. وقتی به جای حوزههای مولد، سرمایه به بازارهای زودبازده مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو حرکت میکند، در عمل نظم تمامی این بازارها را بر هم میریزد و صاحبان پول تنها به دنبال سود شخصی در کمترین زمان و بدون انجام کمترین کار هستند. تورمی که خودزاده این فضا و البته دیگر عوامل پیچیده اقتصاد ایران است، خود به عاملی تبدیل میشود که حضور افراد در این بازارها تمدید شود. یعنی فرد برای آنکه ارزش پول خود را از دست رفته نبیند، در بازارهای زودبازده باقی مانده و منابع خود را جابهجا میکند. در چنین بستری، پیدا کردن راهحل جدی برای معضل تورم در اقتصاد ایران دشوار میشود. هرچند گزینههایی مانند بازار سرمایه مطرح شده و در ماههای اخیر بخش قابل توجهی از مردم سرمایههای خرد خود را وارد آن کردهاند اما در نهایت باید در آن بازار نیز به این سوال پاسخ داد که برای هدایت درست جریان نقدینگی چه فکری صورت گرفته است؟ آیا بازار سرمایه توانسته نقشی کلیدی در تامین مالی واحدهای تولیدی ایفا کند؟ آیا دولت دستگاهها و شرکتهای بزرگ خود را آماده واگذاری و سپس کنار گذاشتن تصدیگری کرده است؟
برای آنکه بتوانیم از کاهش جدی نرخ تورم و هدایت نقدینگی صحبت کنیم باید به تمامی این سوالات پاسخی درست بدهیم، زیرا در غیر این صورت همچنان دشواریهای سیاستگذاری بر جای خود باقی خواهد بود و جدال با نرخ تورمی که در برابر پایین آمدن مقاومت میکند، حفظ خواهد شد.
روزنامه تعادل، تاریخ مصاحبه: ۱۳۹۹/۰۵/۰۹