بررسي شاخص فلاكت

شاخص فلاكت كه بيانگر نرخ تورم به علاوه نرخ بيكاري است.شاخص فلاكت (Misery index) يك نشانگر اقتصادي است كه توسط اقتصاددان آرتور اكان تبيين شده و از افزودن نرخ بيكاري به نرخ تورم به دست مي‌آيد. به اين معنا كه تورم فزاينده در كنار بيكاري رو به افزايش براي يك كشور، هزينه‌هاي اقتصادي و اجتماعي در بر خواهد داشت. اين شاخص شامل توليد ناخالص داخلي و نرخ سود بانكي نيست.  برخي اقتصاددانان معتقدند كه شاخص فلاكت رابطه مستقيمي با جرم و جنايت در جامعه دارد و روند تغيير اين شاخص با فاصله حدود يك سال در شاخص جرم و جنايت تاثير مي‌گذارد. در مقابل شاخص فلاكت، شاخص نااميدي است كه به اثر شاخص سهام بر نرخ خودكشي دلالت دارد وقفه زماني كوتاهتري ميان دو نرخ را در نظر مي‌گيرد.

امروزه برنامه‌ريزان و تصميم‌سازان در ارکان مختلف کشورها، در حال ارزيابي سريع و دقيق تصميم‌ها و سياست‌هاي خود هستند. اين سرعت و دقت تا جايي اهميت دارد که بتواند زمان لازم را براي اجراي تغييرات و تعديل‌هاي احتمالي الگوها و برنامه‌ريزي‌ها فراهم آورده و از هدر رفتن منابع و فرصت‌ها جلوگيري نمايد.    
مدت‌هاست که محاسبه شاخص‌هاي مختلف در بخش‌هاي اقتصاد، آموزش، بهداشت، امور اجتماعي و... چنين ابزاري را فراهم کرده، بنابراين تهيه شاخص‌هاي دقيق مستلزم صرف وقت و هزينه زيادي است، چرا‌که اين شاخص‌ها عمدتا نيازمند آمارهاي دقيق و به روز شده هستند که تهيه چنين آمارهايي از پيچيدگي‌هاي زيادي برخوردار است. چندي است استفاده از نماگرها از جايگاه ويژه‌اي برخوردار شده و اهميت و ارزش آنها بيشتر نمايان مي‌شود. نماگرها گونه‌اي از شاخصي هستند که تهيه آنها سريع‌تر و راحت‌تر از خود شاخص بوده و همچنين جنبه پيش‌بيني را نيز در خود دارند. اگرچه شاخص‌ها به صورت يک عدد مطلق و بدون واحد هستند و حداکثر وضعيت موجود را به نمايش مي‌گذارند ولي نماگرها مي‌توانند ضمن حفظ خواص شاخص‌ها افق پيش‌رو را نيز روشن‌تر نمايند.     

از نکات قابل توجه در نماگرها انعطاف‌پذيري آنها در خصوص ترکيب با شاخص‌هاي ديگر است. بسياري از اوقات يک شاخص عددي تنها اطلاعات زيادي را منعکس نمي‌کند ولي با ترکيب چند شاخص عددي مي‌توان به يک نماگر ارزشمند که انعکاس‌دهنده بخش‌هايي از وضعيت جامعه باشد، دست يافت.شاخص فلاکت از جمله اين نماگرهاي اقتصادي است که به وسيله اقتصادداناني مانند رابرت بارو (Robert Barro) و آرتور اوكان (Arthur okan) در دهه 70 ميلادي معرفي شد. اين نماگرها تركيب دو شاخص مهم اقتصادي يعني نرخ بيکاري و نرخ تورم به صورت يک ترکيب خطي معمولي تهيه مي‌شود. البته امروزه اين معادله را که به وسيله آرتور اوکان معرفي شده به عنوان شاخص و نماگر صحيح فلاکت و مي‌شناسند و معادله رابرت بارو که در آن GDP و نرخ سود بانكي هم در نظر گرفته مي‌شود، به عنوان شاخص فلاکت در نظر گرفته نمي‌شود.          

1 - شاخص فلاکت در آمريكا: شايد اولين فردي که از شاخص فلاکت به صورت جدي و فراگير استفاده نمود و عملا آن را به مردم معرفي كرد، کانديداي حزب دموکرات آمريكا در سال 1976 يعني جيمي کارتر بود که با اشاره مداوم به وضعيت نامطلوب اين شاخص، وضعيت حزب رقيب خود را متزلزل كرد مورد اشاره قرار گرفت كه آن زمان حدود ۱۴ درصد بود. كارتر گفته بود كه كسي كه موجب چنين رقم بالائي از فلاكت است حتي حق خواستن راي و رئيس جمهور شدن را هم ندارد. باتوجه به اين آمار و ارقام سرانجام در انتخابات پيروز شد. اهميت اين شاخص تا به آنجاست که برخي از اقتصاددانان رابطه قوي بين شاخص فلاکت و نرخ جرم و جنايت قائل هستند. اين رابطه و همبستگي در برخي از کشورها تا به آنجاست که مي‌توان شاخص فلاکت را يک نماگر پيشنگر براي نرخ جرم و جنايت دانست.        

2- شاخص فلاکت در ايران: روش محاسبه اين شاخص بسيار ساده و مبتني بر حاصل جمع دو شاخص اصلي يعني نرخ بيکاري و نرخ تورم است. در کشور ما متولي اعلام نرخ بيکاري، مرکز آمار ايران است که اطلاعات مربوط به نرخ اشتغال و بيکاري را به صورت سه ماه يکبار محاسبه و اعلام مي‌کند، گو اينکه در مقاطعي از زمان اين نرخ در برخي از فصول اعلام نشده است. همچنين جهت جمع‌آوري اطلاعات مربوط به نرخ تورم به آمارهاي اقتصادي بانک مرکزي در زمينه شاخص تورم به عنوان تنها متولي رسمي محاسبه و اعلام نرخ تورم مراجعه شد.

 منابع:

1-سايت فرارو

2-سايت تابناك

3-روزنامه اعتماد

 

نظریه حسابداری سه طرفه

 ابوجعفر موسی خوارزمی ریاضیدان بزرگ ایرانی در رساله مشهور جبر و مقابله این سیستم را تشریح و استفاده ار آن را رایج کرد . سیستم کنونی دهدهی و شیوه نگارش اعداد که به عربی مرسوم است با ترجمه اثر این دانشمند بزرگ توسط لئوناد فیبوناچی به ایتالیا برده شد و از آن طریق عالمگیر شد . با این حال ، در طول دوره بلندی که به دوران باستان و قرون وسطی مشهور است تنها جنبه های محدودی از فعالیتهای مالی حکومت و معاملات بین اشخاص ، حسابداری می شد . پیشرفته ترین تکنیک حسابداری در اواخر این دوران ، نگهداری نوعی حساب جمع و خرج بود . به ایم معنی که یک جمعدار ، یک مامور حکومت یا یک مباشر که محافظت پول و اجناس دولت یا اشخاص دیگری به او محول بود برای دادن حساب خود ، دو فهرست تفصیلی از دریافتها ، شامل مقادیر موجود در ابتدای دوره و وجوه و کالاها ی فروخته شده یا مصرف رسیده در همان دوره زمانی به علاوه و کالاهایی بود که نزد جمعدار باقی مانده بود . بدین ترتیب حسابداری آن دروه از سیستم جامعی که عملیات مالی یک حکومت یا کلیه داد و ستد های یک بازرگان را ثبت و ظبط مینماید فاصله زیادی داشت . در اواخر قرون وسطی دولتها – شهرها یا جمهوری های کوچکی خارج از سلطه پادشاهان و خوانین زمین دار در ایتالیای کنونی پا گرفت که فضای سیاسی – اقتصادی مناسبی را برای رشد سوداگری فراهم می آورد . در این جمهوری ها کوچک موانع متعددی در راه تجارت آزاد وجود نداشت . اقتصاد پولی رواج یافته و داد وستد رونق داشت . رشد بازرگانی ، ایجاد کارگاه های صنعتی ، رونق بانکداری ، بزرگتر شدن اندازه موسسات ، رواج معاملات نسیه و استفاده از عوامل متعدد در کسب و کار موجب شد که یک شخص به تنهایی نتواند امور یک موسسه بزرگ را اداره کند و این امر نیاز به سیستم حسابداری کاملتری را افزایش داد . گمان می رود که کاربرد قاعده جمع و خرج در مورس حساب صندوق موسسات ، نخستین گام در راه پیدایش سیستم حسابداری نوین بود است . بدین معنی که صندوق دار به ازای وجوهی که دریافت می کند ، بدهکار و در مقابل به ازای وجوهی که پرداخت می شود بستانکار می گردد و ب این ترتیب مانده حساب آنها در هر زمان معیین است . همین قاعده به طور همزمان در مورد بستانکار نیز به کار میرفت . یعنی هنگامی که از یک تاجر یا یک شخصی کالایی به صورت نسیه خریداری می شد ، حساب وی بستانکار و هنگامی که وجهی به او پرداخت می شد بدهکار می گردید و میزان تفاوت طلب وی را نشان می داد . در گذر زمان حسابداران ایتالیایی متوجه این نکته شدند که دریافت پول از یک مشتری یا بدهکار دو جنبه دارد و دو ثبت را ضروری می کند . جنبه دریافت پول که باید در حساب صندوق و جنبه پرداخت که باید در حساب پرداخت کننده یا مشتری ثبت شود . دو اصطلاح بدهکار و بستانکار که اولی به معانی دادن و دومی به معنای گرفتن است به تریج متداول گردید و شکل دو طرفه حساب را که در سمت چپ اقلام بدهکار و در سمت راست اقلام بستانکار نوشته می شد را ابداع کرد . حسابداری جنسی و یا نگهداری حسابی جداگانه برای هر محموله از کالاهای خریداری شده آغاز گردید و هر حساب در ازای خرید یک محموله ، بدهکار و و در مقابل کالا از یک محوله ، حساب صندوق در خرید های نقدی بستانکار می گردید . با فروش هر مقدار کالا از یک محومله حساب مربوطه بستانکار و در مقابل حساب مشتری در فروش نسیه و حساب صندوق در فروش های نقدی بدهکار می شد . تا اینکه تمامی اجناس یک محموله فروخته و سود و زیان آن تعیین می شد . بدین ترتیب سیستم حسابداری دوطرفه به آرامی و در پی مجموعه ای از ابداعات پیاپی شکل گرفت . گسترش و رواج حسابداری دو طرفه در اروپا و سپس در جهان مرهون کتاب ریاضیاتی است که لوکا پاچولی در سال 1494 میلادی تالیف کرد . پاچولی که ریاضیدان بزرگ عصر خود بود و او را پدر فن حسابداری می نامند . فصولی که در از رساله خود به نام چکیده حساب و هندسه ف نسبیت و تناسب را به حسابداری اختصاص داد برای نحستین بار حسابداری دو طرفه را توصیف و دفاتر اصلی حسابداری را تشریح کرد . در این مقوله جای تذکر است که اذعان کنیم که محمد ابن ابولوفای بوزجانی ریاضیدان ایرانی در قرن دهم میلادی ، در دوران خلیفه عباسی یعنی پنچ قرن قبل از پاچولی رساله ای به نام ضروریات علم حساب برای کاتبان و کاسبان نوشته است که راهنمای خوبی در حساب علمی بود ولی متاسفانه پژوهشی در این باره در دست ما نیست . در طول دو قرن بعدی تنها یک پیشرفت عمده در حسابداری دو طرفه رخ داد و آن تفکیک اموال شخصی حاکم از حسابهای دولتی و تفکیک اموال شخصی تاجر از حسابهای تجارخانه توسط سیمون استوین ریاضیدان هلندی بود . بر اساس نظر وی در هر مرحله در مقابل هر حساب بدهکار یک حساب بستانکار وجود دارد . بنابراین در مقابل وجوه و اموالی که یک تاجر در تجارتخانه خود سرمایه گذاری می کند نیز باید در حسابی بستانکار گردد . در نتیجه که حساب سرمایه در حسابداری دو طرفه ایجاد شد ، که نشان دهنده حقوق صاحبان سرمایه نسبت به دارایی های موسسه . به رغم تحولات خصوصی و عمومی از قرن شانزده تا عصر حاضر ، عناصر اصلی سیستم حسابداری دو طرفه همچنان بدون تغییر باقی مانده است . دلیل بقای این سیستم در این فاصله بلند در سادگی اصول ، انعطاف پذیری و قابلیت آن در ثبت ، انتقال و گزارش اطلاعات متنوع در قالب صورتهای قالب اعتماد و مفهوم است . با این حال ، در جهت انطباق با شرایط و تحولات مختلف در مسیری تکاملی ، روشها و شیوه های حسابداری متعددی ابداع و شاخه هایی درحسابداری پدید آمده است که همگی آنها از لحاظ اصولی بر سیستم دوطرفه مبتنی هستند .

فصلنامه حسابرس

متن کامل:

http://azarhesab3.persiangig.com/HSR070Pdf32.zip